مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی هنگام ورود به موقعیتهای هراسناک اجتماعی تمایل دارند، توجهشان را به سمت خود برگردانند و از این رو توجه متمرکز برخود باعث ایجاد تداخل در پردازش اطلاعات میگردد (پاپاجورجیا7، 1998، به نقل از اسپور8و استوپا9، 2002). از آنجا که مبتلایان به اختلال اضطراب اجتماعی در رابطه با عملکرد خود در حضور جمع، دچار اشتغال ذهنی هستند و دایما پیامدهای منفی اشتباهات احتمالی خود را اغراق آمیز تفسیر میکنند، فضای ذهنی آنها، درگیر این موضوع بوده و لذا نمیتوانند تمرکز کافی را در تکالیف شناختی داشته و دچار افت در ظرفیتهای شناختی و آسیب در عملکردهای مربوط به آن میشوند (به نقل از بارلو10، 2004).
نگهداری توجه متمرکز، ظرفیت گنجایش توجه را محدود میکند (کان11، 1999)، از طرفی هاول12(2004) و شنک13(2007) گزارش میدهند، کودکان مبتلا به لکنت گنجایش توجه کوتاهتری نسبت به افراد عادی دارند، گرچه آندرسون14 (2003) در مطالعهی خود در این زمینه تفاوتی را گزارش نمیدهد (به نقل از کفالیانوس، 2012). بنابرین، این یافتهها، این احتمال را تقویت میکنند که ممکن است کانون توجه بزرگسالان مبتلا به لکنت در مقایسه با افراد عادی، متفاوت و در واقع متمرکز برخود باشد. همچنین شواهد دیگر برای این فرض از یافتهی کاراس (2006، به نقل از کفالیانوس، 2012) تقویت میشود، بهطوریکه درمییابد کودکان مبتلا به لکنت، ظرفیت کمتری در تنظیم توجهشان نسبت به افراد عادی دارند.
همانطور که گفته شد طبق نظر کیمبرل (2008، به نقل از محمدی، 1392)، علاوه بر توجه، حافظه نیز نقش مهمی در اضطراب اجتماعی دارد از سوی دیگر براساس نظریات مختلفی مانند نظریهی کارآمدی پردازش (آیزنک2 و کالو3، 1992) و نظر ویلیامز4و همکاران (1988) در خصوص عملکرد حافظه، اضطراب میتواند عملکرد حافظهی فعال را تحت تاثیر قرار دهد. حافظهی فعال یک سامانهی ذهنی است که وظیفهی اندوزش و پردازش موقتی اطلاعات را به طور همزمان انجام میدهد (بدلی5 و همکاران، 1986، به نقل از اسد زاده، 1388).
از طرفی حافظهی فعال ارتباط نزدیکی با پردازش زبانی دارد (رونبرگ6، رودنر7و اینگوار8، 2004) و در واقع مطالعات کنونی برخلاف مطالعات پیشین پیشنهاد میکنند که حافظهی کوتاه مدت واج شناختی نقش مهمی در فرایندهای درک و تولید زبانی بر عهده دارند (جاکومت9، اسکات10، 2006؛ گاسکل11و مارسلن-ویلسون12، 2002) و نقص در آن باعث اختلال در فرایند تولید گفتار میشود (به نقل از منصوری و تهیدست، 1391). در زمینهی اختلال لکنت و براساس مدل بدلی از حافظهی فعال، مطالعاتی نقش مدار واجی حافظهی فعال را مشهود میدانند (منصوری و تهیدست، 1391؛ باجاج13، 2007). نتایج مطالعات مختلف که از تکلیف تکرار ناکلمه برای بررسی توانایی واجی حافظهی فعال کودکان و بزرگسالان مبتلا به لکنت استفاده کردهاند، حاکی از مهارتهای پردازش زبانی ضعیفتر آنها در حیطهی حافظهی فعال، نسبت به افراد طبیعی است و تفاوت در این نتایج را میتوان به مقدار جمعیت مورد مطالعه، سن کودکان، شدت لکنت و میزان سختی تکالیف مربوط دانست (منصوری و تهیدست، 1391).
بنابرین از آنجا که طبق تحقیقات ردپای وجود مشکل در حافظهی فعال و بهویژه رمزگذاری واجی در افراد مبتلا به لکنت به چشم میخورد و تحقیق اندکی دربارهی حافظهی فعال بزرگسالان مبتلا به لکنت نسبت به کودکان وجود دارد و چنانچه گفته شد اضطراب میتواند بر عملکرد حافظهی فعال تاثیر گذار باشد، مسئلهی پژوهش حاضر، این است که آیا حافظهی فعال بزرگسالان مبتلا به لکنت، نسبت به افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی، متفاوت هست یا خیر.
چنانچه گفته شد، از آنجا که کلارک (1995) توجه متمرکز برخود را بهعنوان اصلیترین عامل نقص عملکردی مربوط به اضطراب اجتماعی مطرح میکند و از طرفی اضطراب افراد مبتلا به لکنت رو به سوی اضطراب اجتماعی میرود، دیگر سوال پژوهش حاضر این است که آیا بزرگسالان مبتلا به لکنت در توجه متمرکز بر خود با افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی متفاوت هستند یا خیر.
گرچه تحقیقات نشان دادهاند، کودکانی با آسیب ویژهی زبانی، اختلال خواندن و اختلال سرعت گفتار محدودیتهایی را در توجه مداوم بروز میدهند (مورفیو همکاران، 2014)، هیچ مطالعهای توجه مداوم را در بزرگسالان مبتلا به لکنت بررسی نکردهاند. بنابرین با توجه به اینکه افراد مبتلا به لکنت در عملکرد زبانی تفاوتهای اندکی با اختلالات زبانی دارند (هال2، واگوویچ3 و برن استین راتنر4، 2007) و بهدلیل رابطهی نزدیک بین حافظهی فعال، توجه و پردازش زبانی (رونبرگ و همکاران، 2004)، بررسی اینکه آیا تفاوتی در توجه مداوم بزرگسالان مبتلا به لکنت در مقایسه با افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی نیز وجود دارد یا خیر، با ارزش است و مسئلهی دیگر پژوهش حاضر است.
همچنین طبق یافتههای تحقیقی، مبنی بر اینکه اضطراب با راهبردهای ناکارآمد نظم جویی شناختی هیجان (سرزنش دیگران، سرزنش خود، نشخوارفکری، فاجعه پنداری) همبستگی مثبت دارد، مسئلهی دیگر تحقیق حاضر این است که آیا راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان در بزرگسالان مبتلا به لکنت متفاوت از افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی است یا خیر.
1-۳. هدف پژوهش
مقایسهی راهبردهای (سازگار و ناسازگار) نظم جویی شناختی هیجان، حافظهی فعال، توجه متمرکز برخود و توجه مداوم افراد مبتلا به لکنت با بیماران مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی.
1-۴. فرضیههای پژوهش
راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان در بزرگسالان مبتلا به لکنت، متفاوت از بیماران مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی است.
حافظهی فعال بزرگسالان مبتلا به لکنت، متفاوت از بیماران مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی است.
توجه متمرکز برخود بزرگسالان مبتلا به لکنت، متفاوت از بیماران مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی بهنجار است.
توجه مداوم بزرگسالان مبتلا به لکنت، متفاوت از بیماران مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی است.
۱-۵. اهمیت و ضرورت پژوهش
از آنجا که برای مدیریت لکنت مزمن، مدیریت اضطراب عامل مهمی است (کرایمات، وانریکگهم و وان دم-باگن، 2002) و از آنجا که مشخص شده اضطراب اجتماعی شدید، عامل خطری برای بزرگسالان مبتلا به لکنت در طول زندگیشان است (ترن و همکاران، 2011)، در تحقیق حاضر به مقایسهی راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی و افراد مبتلا به لکنت میپردازیم تا در صورت عدم تفاوت این راهبردها با یکدیگر، برای آنها برنامههای درمانی یکسانی متمرکز بر بهبود استفاده از راهبردهای تنظیم هیجان اتخاذ شود. همچنین از آنجا که در تحقیقات، توجه کمی به حافظهی فعال بزرگسالان مبتلا به لکنت با وجود نقش داشتن آن در پردازش زبانی (به نقل از منصوری و تهیدست، 1389) شده است و به جهت تاثیر پذیرفتن حافظهی فعال از اضطراب (آیزنک و کالو، 1992؛ ویلیامز و همکاران، 2007)، مقایسهی این جنبه از شناخت در این افراد با بیماران مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی حائز اهمیت بهنظر میرسد. در همین راستا بهدلیل حیاتی و مهم بودن توجه برای عملکرد حافظه و تنظیم شناختی هیجان، این افراد از لحاظ توجه متمرکز برخود و توجه مداوم نیز، با افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی مورد مقایسه قرار میگیرند تا در صورت مشخص شدن تفاوت غیرمعنادار با بیماران مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی، درمانهای یکسانی متمرکز بر بهبود این جنبهها برای آنها اتخاذ شود. بهطور کلی شناخت عوامل مهم و متغیرهای اساسی در این دو اختلال کمک بیشتری به تشخیص بهتر متغیرهای زیربنایی این دو اختلال میکنند که در درمان آنها نقش دارند.
1-۶. تعاریف نظری و عملیاتی متغیرهای پژوهش
اختلال اضطراب اجتماعی:
تعریف نظری: بر طبق راهنمای آماری و تشخیص اختلالات روانی (DSM-5، انجمن روانپزشکی آمریکا، 2013)، اختلال اضطراب اجتماعی بهوسیلهی ترس برجسته از اجتماع یا موقعیتهای مبتنی بر عملکرد که در آن ارزیابی دیگران اتفاق میافتد، توصیف میشود (ال وراچ و راپی، 2013).
تعریف عملیاتی: در پژوهش حاضر منظور از وجود اختلال اضطراب اجتماعی، تشخیص براساس SCID2، بهوسیلهی روانشناس است.
لکنت:
تعریف نظری: در مطالعهی حاضر، لکنت بهعنوان اختلالی از سیالی گفتار تعریف میشود که شامل تکرارها، تطویلها و توقفها، همراه با افزایش تنش ماهیچهای است که ممکن است واکنشی را در آزمودنی ایجاد کند، که منجر به تخریب ارتباط شود (گیتار، 1998؛ پروس2، 1987).
تعریف عملیاتی: در پژوهش حاضر منظور از وجود لکنت، تشخیص لکنت بهوسیلهی گفتاردرمانگر است.
راهبردهای سازگار و ناسازگار تنظیم شناختی هیجان:
تعریف نظری: راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان به نحوهی تفکر افراد پس از بروز یک تجربهی منفی یا واقعهی آسیب زا برای آنها اطلاق میگردد (گارنفسکی و کرایج، 2007). راهبردهای سازگار نظم جویی شناختی هیجان، بهعنوان شیوهای از کاهش ناراحتی مطرح است (گراس، 1988؛ به نقل از آلدائو3و همکاران،2010) و شامل عناصر تمرکز مجدد مثبت، تمرکز مجدد بر برنامه ریزی، ارزیابی مجدد مثبت و دیدگاه پذیری، میشود. راهبردهای ناسازگار نظم جویی شناختی هیجان، طبق چندین مدل بهعنوان هستهی اضطراب در نظر گرفته شدهاند (بک4، 1976؛ کلارک، 1988؛ به نقل از آلدائو و همکاران، 2010) و شامل سرزنش خود، سرزنش دیگران، نشخوار فکری، تلقی فاجعه آمیز و پذیرش میشود. در ادامه به تعریف هر یک از این عاملها پرداخته میشود.
ملامت خویش: اشاره به افکاری دارد که فرد خودش را مسئول چیزی که برایش اتفاق میافتد، میداند (گارنفسکی و کرایج ، 2001).
پذیرش: اشاره به افکاری دارد که فرد خودش را تسلیم چیزی که اتفاق افتاده، میکند (همان منبع قبلی).
نشخوارگری: اشاره به افکاری دارد که دربارهی احساسات و افکاریست که مرتبط با رویدادهای منفیاند (همان منبع قبلی).
تمرکز مجدد مثبت: اشاره به فکر کردن دربارهی دیگران و چیزهای خوشایند دارد (همان منبع قبلی).
تمرکز مجدد بر برنامه ریزی: فکرکردن به اینکه چه اقداماتی باید برای کنار آمدن با رویداد اتخاذ کرد (همان منبع قبلی).
ارزیابی مجدد مثبت: دادن معنای مثبت به رویداد در دورهای از رشد شخصی (همان منبع قبلی).
دیدگاه پذیری: اشاره به کم ارزش سازی و دست کم گرفتن اهمیت رویداد دارد (همان منبع قبلی).
فاجعه سازی: اشاره به تکرار مداوم افکاری دربارهی این دارد که چطور رویدادی وحشتناک میشود (همان منبع قبلی).
ملامت دیگران: اشاره به افکاری دارد که فرد دیگران را مسئول اینکه چه چیزی برایش اتفاق افتاده است، میکند (همان منبع قبلی).
تعریف عملیاتی: نمرهی حاصل از اجرای پرسشنامهی نظم جویی شناختی هیجان (CERQ) (گارنفسکی و کرایج، 2007).
حافظهی فعال:
تعریف نظری: یک سامانهی ذهنی است که وظیفهی اندوزش و پردازش موقتی اطلاعات را به طور همزمان انجام میدهد (بدلی و همکاران، 1986، به نقل از اسد زاده، 1388).
تعریف عملیاتی: نمرات فراخنای فضایی و توالی عدد-حرف که با استفاده از نمایهی حافظهی فعال (WMI)، اندازه گیری میشوند (وکسلر3، 1997).
توجه متمرکز برخود:
تعریف نظری: آگاهی از اطلاعات درونی که در تضاد با اطلاعات بیرونی هستند (اینگرام، 1990).
تعریف عملیاتی: نمرهی حاصل از اجرای زیر مقیاس توجه متمرکز بر خود در پرسشنامهی کانون توجه (FAQ)4 (وودی5، چامبلس6 و گلاس7، 1997).
توجه مداوم:
تعریف نظری: توانایی حفظ توجه بر محرکی ویژه (که دارای درجهی بالایی است) در سرتاسر یک دوره ی زمانی (کول8، 1988).
تعریف عملیاتی نمرهی حاصل از اجرای آزمون عملکرد مداوم (CPT)9 که با استفاده از نرم افزار رایانهای تهیه شده است (هادیانفرد و همکاران، 1379).
[دوشنبه 1399-12-25] [ 03:56:00 ب.ظ ]
|