قارچ خوراکی از جمله محصولات کشاورزی است؛ که دارای انواع مختلف و متعددی است. تنوع در تولید قارچ بیانگر قدرت انتخاب بیشتر واحدهای مختلف تصمیمگیرنده(DMU) در بهکارگیری منابع در دسترس برای تولید متناسب با بازارهای جذابتر است. حال این سوال مطرح میشود که آیا تنوع در تولید انواع مختلف قارچ بیانگر کارایی بالاتر واحدهای تصمیمگیرنده است؟ امروزه با توسعه تکنولوژی از یک سو و یاری جستن از دانشمندان از سوی دیگر زمینه به وجود آمدن ایزولههای خالص و بذر خالص، امکان تولید قارچ به صورت صنعتی و در سطح وسیع فراهم شده است. در تولید به شیوه جدید، یکی از اساسیترین نهادهها انرژی است. چرا که بایستی رطوبت هوا برای پرورش قارچ 85 تا 90 درصد باشد و علاوه بر آن دمای هوا نیز در طی دوره پرورش 18 و 25 درجه باشد. اکنون با اجرایی شدن طرح هدفمند کردن یارانهها، پس از حذف یارانههای انرژی و پرداخت نقدی آن، با توجه به این که سهم خانوارها، تولید و دولت از درآمد حاصل از حذف یارانه ها، به ترتیب 50، 30 و 20 درصد خواهد بود، این نگرانی وجود دارد که آیا به تولید این محصول لطمهی وارد خواهد شد؛ یا خیر. برای پاسخگویی به این سوال لازم است که رابطه بین شدت انرژی و کارایی تولیدکنندگان این محصول مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد. گر چه تولید قارچ به صورت صنعتی و گلخانهای صورت میگیرد، اما نمیتوان در بررسی کارایی تولید نکات زیر را نادیده گرفت: 1- تولید قارچ در مناطق معتدل، جنگلهای گرمسیری، خنک و کوهستانی، جنگلهای خزاندار به سهولت حاصل میشود. 2- موادی چون: کاه، غلات، مواد لیگوسلولزی، ساقههای برنج، قطعات چوب و … برای رشد و نمو این محصول مناسباند. 3- درجه حرارت، رطوبت و … در تولید این محصول مهم و تاثیرگذارند. با توجه به این توضیحات در خصوص طبیعت و شرایط آبوهوایی، این سوال مطرح میشود که آیا بنگاههای واقع در مناطق دارای شرایط آبوهوایی مرطوبتر و معتدلتر توانستهاند از این عامل به نفع خودشان استفاده کنند؟ به عبارت دیگر آیا رابطه معنیداری بین کارایی تولیدکنندگان با شرایط آبوهوایی مناسبتر وجود دارد؟ از میان عوامل مختلف تولید نیرویکار در رشد و توسعه پایدار اقتصادی، نقش ویژهای دارد. در اقتصادکلان و از جنبه توسعهی اقتصادی نیز نیرویکار از پایههای اساسی برنامهریزی اقتصادی است. با توجه به این که نیروی کار شاغل در تولید این محصول دارای شرایط خاصی است، بهخصوص که شامل دو گروه شاغلان با مزد و حقوق (اعم از کارگر یا کارمند) و شاغلان بدون مزد وحقوق (شامل مالکان، شرکای فعال و کارکنان فامیلی) است؛ حال این سوال مطرح میشود که آیا سهم بیشتر نیرویکار با مزد وحقوق منجر به افزایش کارایی شده است؟
تجربهی کشورهای توسعه یافته نشان داده است که پویایی و کارایی بالای بخش کشاورزی در کنار دیگر بخشها نقش به سزایی در رشد اقتصادی در سطح کلان ایفا میکند. اگر چه در چند سال اخیر از روش تجزیه و تحلیل پوششی دادهها (DEA) برای اندازهگیری کارایی در بخشهای مختلف اقتصاد ایران خصوصا بخش کشاورزی استفاده شده، اما مطالعه برای بررسی کارایی در سطح تولیدکننده و محصول بسیار کم است. لذا در این مطالعه که از دو مرحله تشکیل شده است؛ سعی میشود تا در مرحلهی اول با استفاده از روش DEA کارایی تولیدکنندگان قارچ خوراکی به تفکیک مناطق (استانها) مختلف کشور بر اساس ارزش نهادههای مورد استفاده برای تولید محصول تعیین و مورد بررسی قرار گیرد و سپس با انجام آزمون خودراهانداز، مقیاس بهینه برای DMUها تعیین شده و آنگاه در مرحلهی دوم با استفاده از یک مدل رگرسیون چند متغیره (نمرات کارایی به دست آمده از DEA در سمت چپ معادله رگرسیون)، متغیرهای بالقوه تاثیرگذار(متغیرهای محیطی و مدیریتی) بر کارایی تولید این محصول مورد آزمون قرار گیرند. البته ذکر این نکته ضرورت دارد که بر اساس آمار موجود تولید این محصول بر حسب استان محل تولید به 20 استان و یک DMU تحت عنوان سایر استانها که نماینده استانهای باقیمانده است؛ تقسیمبندی شده است. ذکر این نکته نیز ضروری است که با یک نگاه اولیه به آمار و اطلاعات نشان میدهد بیشترین میزان موجودی سرمایه، نیرویکار، انرژی و سایر مواد اولیه در استانهایی مانند تهران و اصفهان در مقایسه با سایر استانها برای تولید قارچ به کار گرفته شده و نیز بیشترین میزان درآمد در این استانها کسب شده است. با توجه به تراکم جمعیت ساکن و امکانات بیشتر در این استانها این سوال مطرح میشود که آیا کارایی تولیدکنندگان قارچ در استانهای مختلف کشور تحت تاثیر ناحیه بازار تولیدکنندگان قرار دارد ؟ با توجه به مطالب بالا، سوالهای اساسی این تحقیق به قرار زیر است:
- آیا تنوع در تولید انواع مختلف قارچخوراکی کارایی تولید آن را در استانهای مختلف کشور تحت تاثیر قرار داده است؟
- آیا سهم بیشتر نیرویکار با مزد و حقوق شاغل در تولید قارچ خوراکی کارایی تولید آن را در استانهای مختلف کشور تحت تاثیر قرار داده است؟
- آیا رابطه معنیداری بین کارایی تولیدکنندگان قارچ خوراکی در استانهای مختلف کشور با شدت انرژی مورد استفاده آنها در تولید وجود دارد؟
- آیا رابطه معنیداری بین کارایی تولیدکنندگان قارچ خوراکی در استانهای مختلف کشور با شرایط آبوهوایی این استانها وجود دارد؟
آیا رابطه معنیداری بین کاراییتولیدکنندگان قارچ خوراکی در استانهای مختلف کشور با ناحیه بازار هر کدام از این DMU ها وجود دارد؟
- ضرورت انجام مطالعه
با مشخص شدن اهمیت ارزیابی عملکرد موسسههای فعال در تولید قارچ خوراکی باید معیارهایی برای بررسی عملکرد معرفی شوند. تعیین این معیارها بر اساس اهداف مشخص شده تولید خواهد بود. با توجه به اینکه هدف اصلی در تولید تخصیص بهینه منابع است و از نظر کاربردی نیز تولیدکنندگان به دنبال برنامهریزی برای آینده، توسعه ظرفیت، اصلاح معایب و بهبود روشها هستند که همه این موارد مستلزم شناخت وضعیت موجود تولید این محصول با در نظر گرفتن تولید بر حسب اقلیمهای مختلف است. علاوه بر موارد ذکر شده باید یادآوری کرد که سازمانهای مربوطه در خصوص چگونگی تخصیص اعتبارات و یا انجام هزینهها نیازمند شناخت عملکرد و کارایی تولید هستند. با کاراتر شدن تولید این محصول در کشور میتوان انتظار داشت که قیمت آن در بازار کاهش یابد و از اتلاف منابع کمیاب و آلودگی محیطزیست جلوگیری به عمل آید.
- اهداف اساسی مطالعه
هدف اصلی این مطالعه تجزیه و تحلیل کارایی تولید قارچ خوراکی در ایران به تفکیک مناطق مختلف است.
اهداف فرعی:
- بهرهگیری از یک الگوی مناسب در به کارگیری عوامل تولید.
2- توضیح نمرات کارایی به دست آمده برای این مناطق با استفاده از تکنیک دومرحلهی است.
- نتایج مورد استفاده پس انجام مطالعه
تجربه کشورهای توسعهیافته نشان میدهد که پویایی و رشد همگام بخش کشاورزی با دیگر بخشها، نقش بهسزایی در رشد و توسعه اقتصاد در سطح کلان دارد. لذا تعیین عوامل موثر بر کارایی تولید محصولات مختلف در این بخش باعث میشود تا زمینه برای اتخاذ راهکارهای مناسب در فرایند سیاستگذاری به منظور دستیابی به رشد اقتصادی فراهم شود.
- فرضیهها
فرضیه 1: بین تنوع تولید انواع مختلف قارچ خوراکی در استانهای مختلف کشور با کارایی تولید این محصول در این استانها رابطه معنیداری وجود دارد.
فرضیه 2: بین سهم بیشتر نیرویکار با مزد و حقوق شاغل در تولید قارچ خوراکی با کارایی تولید آن در استانهای مختلف کشور رابطه معنیداری وجود دارد.
فرضیه 3: رابطه معنیداری بین کارایی تولید قارچ خوراکی در استانهای مختلف کشور با شدت انرژی مورد استفاده آنها در تولید وجود دارد.
فرضیه4: بین نوع آبوهوا در استانهای مختلف کشور با کارایی تولید قارچ خوراکی در این استانها رابطه معنیداری وجود دارد.
فرضیه5: رابطه معنیداری بین کاراییتولید قارچ خوراکی در استانهای مختلف کشور با ناحیه بازار هر کدام از این استانها وجود دارد.
- روش تحقیق
روش تحقیق این مطالعه بر اساس روش توصیفی است که شامل دو مرحله میشود. در مرحله اول از روش تجزیه و تحلیل پوششی دادهها (DEA) که نوعی برنامهریزی خطی غیرپارامتریک است، استفاده خواهد شد. این روش به تخمین و محاسبه نمرات کارایی میپردازد. سپس در مرحله دوم با استفاده از روشهای اقتصادسنجی (OLS یا WLS) و دادههای مقطعی مربوط به تولید قارچ خوراکی اثر متغیرهای توضیحی بالقوه (نوعاً محیطی و مدیریتی) بر نمرات کارایی مورد آزمون میگیرد.
- جامعه آماری و روش گردآوری اطلاعات
جامعه آماری تمامی تولیدکنندگان فعال در تولید قارچ خوراکی در سال 1384 است. دادههای مربوط به نهاده، تعداد تولیدکنندگان فعال، اشتغال، ارزش دریافتی و پرداختی، ارزش سرمایهگذاری و ارزش تولیدات، از محل دادههای مربوط به سرشماری تولیدکنندگان قارچ خوراکی به تفکیک استان محل تولید (21 استان؛ 20 استان و یک مورد سایر استانها، گردآوری شده است. در ضمن دادههای مربوط به آبوهوا (میزان بارندگی سالانه، رطوبت نسبی و ابری بودن هوا) از سایت سازمان هواشناسی کشور (ایستگاهها سینوپتیک) گردآوری شده است.
- روش تجزیه و تحلیل اطلاعات
در این مطالعه از روش تحلیل مرزی برای مفهوم کارایی که رابطه مشخصی با مفهوم ارزیابی عملکرد دارد، استفاده شده و مرزی را به عنوان مرز کارایی معرفی میکند که واحدهای قرار گرفته بر این مرز به عنوان واحدهای کارا شناخته میشوند. به عبارت دیگر بهترین عملکرد را دارند. واحدهای واقع در زیر این مرز به عنوان واحدهای غیرکارا شناخته میشوند. در اینجا برای تخمین مرز کارایی از روش تجزیه و تحلیل پوششی دادهها (DEA) استفاده میشود و سپس با استفاده از خودراهانداز: 1- آزمون تصریح مقیاس را انجام داده و مقیاس بهینه را برای DMUها انتخاب میکند. 2- اریب در نمونهگیری را محاسبه میکند. در مرحله دوم برای توضیح نمرات کارایی اثر متغیرهای توضیحی بالقوه (نوعاً متغیرهای محیطی و مدیریتی که در تخمین نمرات کارایی وارد نمیشود، ولی بر کارایی DMUها تاثیرگذار است) با استفاده از یک مدل رگرسیون چند متغیره مورد بررسی و آزمون قرار میگیرد.
- محدودیتهای مطالعه
در مرحله اول این مطالعه از مدل DEA استفاده شده است. در این مدل بهتر است که (تعداد ورودیها + تعداد خروجیها) ضربدر سه کوچکتر یا مساوی تعداد DMU های تحت بررسی باشد. در صورت رعایت نکردن این مساله، بیشتر واحدهای تصمیمگیرنده بر مرز کارایی قرار گرفته و دارای کارایی یک میشوند که این به میزان قابلتوجهی از دقت تخمین میکاهد. در مطالعه حاضر تعداد این واحدها 21 است که در این صورت محقق قادر نیست در مجموع بیش از هفت متغیر (ورودی+خروجی) اختیار کند. پس این مساله مانع اضافه کردن متغیرهای بیشتر در مدل میشود. شاید این محدودیت باعث شود که یک متغیر مهم از قلم بیفتد و باعث افراط و تفریط در محاسبهی کارایی گردد. لذا در این مطالعه سعی شده تا از مهمترین متغیرها استفاده شود.
- تعریف مفاهیم و واژهها
کارایی: کارایی مطابق تعریف فارل عبارت است از میزان دسترسی یک واحد اقتصادی به حداکثر میزان تولید با استفاده از مقدار مشخصی از نهادهها. به عبارتدیگر، کارایی از نسبت میزان تولید جاری هر واحد به میزان تولید بالقوه آن واحد به دست میآید (امامی میبدی و ایزدی، 1387).
خودراهانداز: در این مطالعه خودراهانداز دارای دو استفاده مختلف است:
- تخمین اریب نمونهگیری در مطالعات DEA به وسیله روش خودراهانداز صورت میگیرد. در کل میتوان گفت که خودراهانداز روشی برای انجام آزمون در خصوص اعتبار مجموعه دادهها است که با استفاده از نمونهگیری مجدد به ایجاد مجموعه دادههای شبهتکراریمیپردازد. تصحیح اریب در DEA با استفاده از فرضیه زیر صورت میگیرد:
: نمره کارایی نهاده- محور با بازدهی متغیر نسبت به مقیاس(VRS)
: نمره کارایی در مدل DEA اولیه و قبل از انجام آزمون خودراهانداز
: نمره کارایی بعد از انجام آزمون خودراهانداز
- برای انتخاب مقیاس بهینه در خصوص DMU های مورد بررسی در مطالعات DEA از آزمون خودراهانداز استفاده میشود (ادواردسن، 2004).
قارچ خوراکی: نوعی مواد غذایی است که حاوی مقدار کافی پروتئین است و برخلاف گوشت قرمز که به دلیل دارا بودن مقدار زیادی مواد چرب برای سلامتی انسان زیانآور است، این ماده غذایی با سلامتی افراد سازگار بوده و به همین دلیل امروزه بهطور وسیع مصرف میشود (وزارت تعاون، معاونت طرح و برنامه، 1382).
تجزیه و تحلیل دو مرحلهی: در تحقیقات DEA معمولا زمانی از تجزیهوتحلیل دو مرحلهی استفاده میشود که محقق به دنبال محاسبه و توضیح نمرات کارایی باشد. لذا در مرحلهی اول با استفاده از دادههای مربوط به نهاده و ستانده نمره کارایی مربوط به واحدهای مختلف تصمیمگیرنده (DMU) با استفاده از روشهای مرسوم DEA محاسبه و سپس در مرحلهی دوم به این سوال که آیا نمرات کارایی به دست آمده در مرحلهی اول به لحاظ تجربی تحت تاثیر متغیرهای بالقوه دیگری نیز قرار دارد؟ پاسخ میدهد. البته لازم به ذکر است که در مرحله دوم از یک مدل رگرسیون چند متغیره استفاده میشود که در این مدل رگرسیون نمرات کارایی به دست آمده در مرحله قبل بر متغیرهای توضیحی بالقوه (شامل متغیرهای محیطی و یا مدیریتی که در مدلهای DEA وارد نمیشوند، اما در توضیح نمرات کارایی سهیماند) رگرس میشود (ادواردسن، فورسند و کیتلسن،2004).
[دوشنبه 1399-12-25] [ 05:15:00 ب.ظ ]
|