بررسی تأثیراقتصاد دانش محور بر بهره وری نیروی کار دراستانهای ایران |
در فصل اول برای بیان دقیقتر موضوع تحقیق به تشریح چهارچوب پژوهش و بیان مفاهیم بهره وری نیروی کار و اقتصاددانایی محور پرداخته میشود، در فصل دوم به بیان سابقه دانش در بهره وری نیروی کار و تأثیر دانش بر بهره وری پرداخته میشود و در ادامه دیدگاه های مرتبط با بهره وری و همچنین پیشینه تجربی پژوهش نیز تشریح میشود، در فصل سوم پژوهش، انواع شاخصهای سنجش اقتصاددانایی محور در اقتصادهای مختلف توضیح داده میشود و به محاسبه شاخص اقتصاددانایی محور در طی سالهای 1379-1386، برای استانها پرداخته شده است.
در فصل چهارم نیز به برازش مدل تحت الگوی رشد درونزا بیان میشود. از آنجا که سؤال مطرح شده در این تحقیق این است که آیا شاخص اقتصاددانایی محور باعث افزایش نرخ بهره وری استانهای ایران است؟ در این چهارچوب این فرضیه که شاخص اقتصاددانایی، بهره وری نیروی کار در ایران را افزایش میدهد در این فصل آزمون میشود و در فصل پنجم نتایج بدست آمده بیان شده و به ارائه پیشنهادات پرداخته شده است.
1-2- تعریف مساله
نیل به بهره وری بالاتر نیروی کار به معنی استفاده بهینه از نیروی کار موجود جهت دستیابی به اهداف عالیه اقتصادی در سطوح خرد و کلان می باشد. وقتی در جامعه ای استفاده بهینه از عوامل تولید صورت نگیرد بدان مفهوم است که بین امور و فعالیتها هماهنگی و روابط درست برقرار نیست و به عبارتی روابط و مناسبات اقتصادی مدیریتی آن نادرست و الگوی بهره برداری از منابع و امکانات غیر کارآمد است. از این دیدگاه ضعف بهره وری نیروی کار معلول یک عامل یا یک متغیر نیست و علل و عوامل متعددی در پیدایش آن دخالت دارند. از ناسازگاری انتظارات و توقعات شغلی نیروی کار با ساختارهای درآمدی گرفته تا عدم تطابق بین تکنولوژی، قابلیت ها توانایی های نیروی کار و …که اینها موجبات کاهش بهره وری نیروی کار را فراهم می آورند.
اگر توسعه اقتصادی را به مفهوم تحول در مبانی علمی- فنی تولید بدانیم. به نقش انسان در فرایند توسعه اقتصادی پی می بریم. این درست است که انسان ها مصرف کننده دستاوردها و اثرات توسعه اقتصادی اند، اما در عین حال تولید کننده محصولی به نام توسعه اقتصادی هستند. بنابراین ازآنجایی که فرایند توسعه به منابع انسانی وابستگی مستقیم دارد. لذا عدم بهره گیری بهینه و مطلوب از منابع انسانی به عدم استفاده از امکانات مادی و فیزیکی جامعه منجر می شود، در نتیجه رشد و توسعه اقتصادی تحقق نمی پذیرد و به دنبال آن بهره وری نیروی کار کاهش یافته و در نهایت فقر و محرومیت در جامعه گسترش می یابد.
آدمی از دیرباز برای رفع نیاز های اولیه خویش کار کرده است به گونه ای که کار جزو جوهر ذاتی وی گشته است. به تناسب تکامل بشری و تحولاتی که در عرصه زندگی انسان ها روی داده، مفهوم کار نوع و ابعاد آن نیز دچار تغییر و تحولات اساسی قرار گرفته است. آنچه ازهمه بیشتر این فرآیند تغییر را تحت الشعاع خویش قرار داده، تکنولوژی است. گویا تکنولوژی همانند سایر جنبه های زندگی، کار را نیز بی تأثیر از تبعات خویش نگذاشته است و حتی به جرأت می توان گفت بیشترین تأثیر را بر حوزه کار داشته است، تا بدانجا که اتوماسیون از درون آن بیرون آمده است. فرآیندی که طی حرکت مستمرخود بسیاری از کارهای یدی و نیروبر را به وادی فراموشی سپرده و در عوض فعالیتهای جدید فکری را جایگزین آن نموده است. این مسأله خود منجر به مناقشات زیادی در بین طرفداران و منتقدان تأثیر تکنولوژی برکار و بهره وری شده است. عده ای آن را از عوامل توسعه کار، اشتغال و کارآفرینی های جدید قلمداد می کنند و در مقابل عده ای دیگر با اشاره به اخراج و بیکاری هزاران کارگر در اثر ورود دستگاه های رباتیک به کارخانه های بزرگ، از تأثیرات منفی آن سخن میگویند.
آنچه در این بین به نظر می رسد درست باشد توجه به نوع گذار جوامع به وضعیت جدیداست. چراکه همانگونه که بسیاری از مدافعان تکنولوژی اشاره دارند رشد و توسعه تکنولوژی اگر به درستی و منطقی صورت پذیرد عرصه های جدیدی از رشد، پیش روی جامعه قرار می گیرد در غیر اینصورت در این گذار ناهماهنگ، نه تنها فعالیت های گذشته رو به تعطیلی خواهند رفت بلکه فعالیتهای جدید نیز مجال تعریف شدن پیدا نخواهندکرد.
طبق تئوری های توسعه اقتصادی، در شرایط فعلی نظام اقتصادی جهانی و به ویژه با توجه به وجود اقتصادهای مسلط در بطن نظام اقتصادی جهان، در صورتی که هدایت تحولات اقتصادی جهان سوم عمدتاً در اختیار قشر محدود و ثروتمند قرار گیرد, الزاماً بافت تولیدی جامعه معطوف به تجارت و بخش خدمات شده و ظرفیت های تولیدی گسترش لازم را نخواهدیافت. با توجه به این نکات است که به نظر می رسد توسعه اقتصادی بدون هدایت مؤثر دولت امکان پذیر نیست، به عبارت دیگر دولت باید موتور اصلی هدایت بخشهای اقتصادی در مسیر مدرن کردن بافت تولیدی و فعالیت های آنان باشد.
بر اساس پتانسیلهای زیادی که در کشور ایران وجود دارد (منابع طبیعی,انسانی, …) رسیدن به سطح بالایی از توسعه و رشد اقتصادی نیاز به مدیریت کارآمد دارد. با توجه به این مهم بررسی وضع استانهای کشور می تواند به طور واضح تری بیانگر وضع موجود کشور باشد و با شناسایی نقاط قوت و ضعف راه رسیدن به این هدف هموارتر گردد. از این رو یکی از وظایف اساسی دولت مدیریت نیروها جهت ارتقای بهره وری نیروی کار می باشد. برای دستیابی به این هدف به سرمایه گذاری برای ایجاد شرایط مطلوب جهت آماده کردن زمینه های لازم، تحول در مبانی علمی- فنی تولید نیاز است. طی سالهای 1384-1385 رشد بهره وری نیروی کار به ترتیب 1.6 و 1.9 درصد بوده که در مقایسه با اهداف برنامه چهارم توسعه، حاکی از عدم تحقق اهداف(متوسط رشد سالیانه 3.5 درصد) در خصوص رشد بهره وری نیروی کار بوده است نرخ باسوادی در سال 1379 برای استانهای قم و گیلان و کرمان در بالاترین سطح و در سال 1386 متعلق به استان کردستان بوده است. همچنین در سال 1379 نسبت کارکنان دولتی به جمعیت استانها, سمنان و در سال 1386 ایلام بالاترین نسبت را به خود اختصاص داده اند و سهم اشتغال در بخش خصوصی در سال 1379 و 1386 استان آذربایجان شرقی در بالاترین سطح بوده است. ولی در نتیجه با توجه به آمار و ارقام ارائه شده و آمار موجود به طور کاملا ساده می توان مشاهده کرد که با بالا رفتن سطح باسوادی, بهره وری نیروی کار افزایش یافته است. بنابراین با توجه به جایگاه نیروی انسانی و سرمایه انسانی در فرایند توسعه اقتصادی می توان گفت یکی از عوامل مهم وکلیدی بر سطح اشتغال علم و دانش کافی و مناسب می باشد. لذا در این مطالعه سعی داریم با استفاده از الگوی داده های پانل(تابلویی) رابطه بین علم و دانش و بهره وری نیروی کار را بسنجیم.
1-3- سوالات تحقیق
با توجه به توانایی اقتصاددانایی و همچنین تأکید بر برنامههای توسعه بر تحقق اقتصاد مبتنی بر دانایی در این پژوهش به بررسی سؤالات زیر میپردازیم.
1-3-1-سؤال اصلی
آیا بهبود شاخص اقتصاد دانایی محور موجب افزایش بهره وری نیروی کار استانها میشود ؟
1-3-2– سؤال فرعی
آیا بهبود شاخص آموزش و منابع انسانی موجب افزایش بهره وری نیروی کار استانها میشود ؟
آیا بهبود شاخص نو آوری موجب افزایش بهره وری نیروی کار استانها میشود ؟
آیا بهبود شاخص نهادی و اقتصادی موجب افزایش بهره وری نیروی کار استانها میشود ؟
آیا بهبود شاخص زیر ساختهای اطلاعاتی موجب افزایش بهره وری نیروی کار استانها میشود ؟
1-4- اهداف
با توجه به مسأله تعریف شده و پرسشهای مطرح شده اهداف این پژوهش عبارتند از:
- معرفی مفهوم اقتصاددانایی محور و ابعاد آن وشناسایی شاخصهای سنجش اقتصاددانایی محور
- بررسی تأثیر مؤلفههای اقتصاددانایی محور دربهره وری نیروی کار(استانهای کشور)
- تعیین جایگاه کنونی اقتصاددانایی محور در استانها
4.تعیین وضعیت کنونی عوامل موثر بر بهره وری نیروی کار در استانها
1-5- فرضیهها
تحقیق و توصیف درباب اقتصاددانایی محور اصلی ترین نیازهای فکری وعملی کشور میباشد. این تحقیق بر اهمیت دانش برای پیشرفت اقتصادی طولانی مدت تاکید میکند، این کار مفهوم اقتصاد علمی- اقتصادی که علم در آن موتور اصلی پیشرفت اقتصادی است- را ارائه میدهد، این کار همچنین چهارچوب اقتصاد علمی را که ادعا میکند, سرمایهگذاری در تحصیل، اختراعات، اطلاعات و تکنولوژی ارتباطات هدایت کننده اقتصاد است و محیط علمی که منجر به افزایش استفاده و تولید علم در تولیدات اقتصادی شده و درنتیجه منجر به پیشرفت اقتصادی وکاهش بیکاری میشود را بیان میکند. بر این اساس فرضیات مورد بررسی در پژوهش را به شرح زیر بیان میکنیم.
1-5-1- فرضیه اصلی
بهبود شاخصهای اقتصاددانایی محور با بهره وری نیروی کار استانها ارتباط مستقیم دارد.
1-5-2- فرضیههای فرعی
- در استانهای مورد بررسی تأثیر شاخص آموزش و منابع انسانی بر بهره وری نیروی کارمثبت است.
- در استانهای موردبررسی تأثیر شاخص نوآوری بر بهره وری نیروی کارمثبت است.
- در استانهای مورد بررسی تأثیر شاخص زیر ساختهای اطلاعاتی بر بهره وری نیروی کارمثبت است.
- در استانهای مورد بررسی تأثیر شاخص رژیمهای نهادی و اقتصادی بربهره وری نیروی کارمثبت است.
1-6- روش پژوهش
روش به کار رفته در تحقیق حاضر از نوع روش اقتصادسنجی دادههای پانل(panal data) است. دادهها واطلاعات مورد استفاده در این پژوهش مربوط به نرخ و شاخص اقتصاددانایی محور استانهای کشور است. برخی از این دادهها توسط مرکز آمار ایران منتشر شده است و برخی دیگر از اسناد موجود در سازمانها جمعآوری شده است.از جمله این سازمان ها میتوان به مرکز آمار ایران،بانک مرکزی ومعاونت راهبردی رئیس جمهوراشاره کرد.
گردآوری اطلاعات در این پژوهش به روش اسنادی است که اسناد آن یا اسناد رسمی منتشر شده توسط سازمانها یا اسناد رسمی موجود در سازمانها است. با روش اسنادی به شناسایی مدلها و شاخصهای سنجش اقتصاددانایی محور پرداخته خواهدشد.
بر اساس روش انتخاب شده و به استناد پایان نامه خانم محدثه نجفی در دانشگاه تربیت مدرس به محاسبه شاخصهای اقتصاددانایی محور در استانها پرداخته میشود.
برای شناسایی رابطه ی بین شاخصهای اقتصاددانایی محور و رشد اقتصادی از یک الگوی دادههای پانل استفاده میشود، به این منظور نرم افزارهای اویوز و اکسلبهکارگرفته خواهدشد.
1-7- نوآوری پژوهش حاضر
در پژوهشهایی که تاکنون انجام شدهاست در الگوی اقتصاد سنجی خود از رابطه شاخص، محورها و متغیرهای سنجش اقتصاد دانایی محور و بهره وری نیروی کار در استانهای کشور استفاده نکرده بودند اما در این پژوهش سعی بر آن است که از شاخص و محورهای سنجش اقتصاد دانایی محور بر اساس روش بانک جهانی برای بررسی رابطه اقتصاد دانایی محور و بهره وری نیروی کار در استان ها استفاده شود.
1-8-تعریف واژه های کلیدی
اقتصاد دانش محور: اقتصاد مبتنی بر دانش، اقتصادی است که دولت به طور مستقیم بر تولید، توزیع و استفاده دانش متکی است و مردم و سازمانها را به کسب، ایجاد و ترویج و استفاده کارآمد از دانش برای توسعه هر چه بیشتر اقتصادی اجتماعی تشویق میکند.
بهره وری: ساده ترین تعریف از بهره وری عبارتست از نسبت بین مقدار معینی محصول و مقدار معینی از یک یا چند عامل تولید.
استان ها: واحدی از تقسیمات کشوری هستند با محدوده جغرافیایی معین که از بهم پیوستن چند شهرستان همجوار با توجه به موقعیتهای سیاسی, اجتماعی, فرهنگی, اقتصادی و طبیعی تشکیل می شوند.
شاخص های اقتصاد دانش محور: دانش می تواند از جنبه های مختلفی بر رشد اقتصاد تاثیر داشته باشد از جمله آموزش و منابع انسانی, سیستم ابداعات, زیرساختهای اطلاعات, رژیم نهادی و اقتصادی, عملکرد و برابری جنسیتی.
1-9- اقتصاددانایی
ریشههای اقتصاددانایی محور به رکود اقتصادی اوایل دهه 1980بر میگردد، در آن زمان قراین معدودی وجود داشت که نشان دهد فناوریهای جدید به رشد اقتصادی بیشتر منجر میشوند، ولی در گذر زمان با بکارگیری این فناوریها و آثار آنها در اقتصاد, ریشههای اقتصاد دانایی محور رونق گرفت. اما دانش مفهوم گستردهتری از اطلاعات دارا میباشد و اصطلاح اقتصاد دانش یا اقتصاددانایی محور از شناخت بیشتر دانش در بهرهوری و رشد اقتصاد حکایت دارد. ( احمدی، 1387)
در این دیدگاه سرمایهها در تحقیق و توسعه وآموزش و پرورش وساختارهای کاری مدیریتی جدید موارد اصلی هستند، علاوه بر سرمایههای دانش توزیع دانش ازطریق شبکههای رسمی و غیر رسمی برای عملکرد اقتصاد اساسی است. دانش به طور رو به افزایشی در حال تدوین و انتقال از طریق کامپیوتر و شبکههای ارتباطی در “جامعه اطلاعات” در حال ظهور میباشد، همچنین دانش پنهان مورد نیاز است، از جمله مهارتها جهت استفاده و سازگاری دانش تدوین شده که اهمیت یادگیری مستمر به طور فردی و شرکتی را برجسته میکند. در اقتصاددانایی محور نوآوری به وسیله تعامل تولیدکنندگان و کاربران در معامله دانش پنهان و دانش تدوین شده مشتق شدهاست.
این مدل تعاملی جایگزین یک مدل خطی سنتی نوآوری شدهاست. شکل سیستمهای کلی نوآوری که شامل جریانها و ارتباطات میان صنعت ، دولت و دانشگاه درتوسعه علم وتکنولوژی است یک تعیین کننده اقتصادی مهم است. بکارگیری اقتصاددانایی محور با تقاضای روبه افزایش برای کارگران متخصص و مهارت یافته توصیف میشود.
دانش فشرده وبخشهای پیشرفته اقتصادهای OECD تمایل به پویاتر شدن بر حسب ستاده در رشد اقتصاد دارد. باتغییرات در تکنولوژی و بخصوص ظهور فناوریهای اطلاعات، نیروی کار ماهرتر و آموزش دیدهتر و در نتیجه باارزشتر هستند. سیاستهای دولت نیاز بیشتری به فشار بر روی سرمایه انسانی ارتقاءیافته از طریق ارتقاء دسترسی به سطحی از مهارتها و بخصوص ظرفیت بکارگیری خواهد داشت، همچنین به گسترش قدرت توزیع دانش اقتصاد از طریق شبکههای مشترک و نفوذ فناوری نیاز خواهد داشت.
دردهههای اخیر اقتصاد دانان به مباحث اقتصادنوین به عبارتی اقتصاد مبتنی بر دانش معطوف شدهاست. که پیآمد آن رشد اقتصادی مستمر، توسعهی پایدار وایجاد ثروت و به تبع آن افزایش رفاه میباشد، از این رو اهمیت توجه به ارتباط به اقتصاد نوین و کارایی بیش از پیش نمایان میشود، در این راستا چندین شاخص ویا متغیرمهم وجوددارند که از مؤلفههای اقتصاد نوین به شمار میروند ودر اینجا به عنوان عوامل تأثیرگذار برکارایی در الگوهای برآوردی در نظرگرفته شدهاند. بطورکلی شاخصهای اقتصاد نوین را میتوان به صورت زیر خلاصه کرد:
- شغلهایدانشبر: شاخص این گروه تعداد شاغلان در مشاغل علمی، فنی، تخصصی و مدیریتی است.
- جهانیشدن: این شاخص جهت گیری صادراتی (تجارت خارجی) و سرمایهگذاریهای مستقیم خارجی است.
- پویایی اقتصاد ورقابت: یکی از شاخصهای مطرح در این مورد را میتوان درجه بازبودن اقتصاد دانست.
- تبدیل به اقتصاد دیجیتالی: شاخصهای مورد نظر در این زمینه تعداد خطوط باز شبکههای اینترنتی، فناوری در مدارس ومؤسسات آموزش عالی و دولت الکترونیک در بخشهای مختلف اقتصاد است.
- ظرفیت نوآوریفناورانه: شاخصهای این گروه تعداد شغلها در صنایع تولیدکننده فناوری، تعداد محققان، دانشمندان و میزان سرمایهگذاری در تحقیق وتوسعه است.(مهرگان و مبارک، 1387 )
همچنین میتوان گفت که اقتصاددانایی محور بر پایههای انقلاب دانش شکلگرفته است، انقلاب دانش متأثر از چندین عامل است که عبارتند از: افزایش دانش کدبندی شده، افزایش آنالیز اطلاعات ، ذخیرهسازی و انتقال، توسعه و گسترش فناوریهای نو، افزایش اهمیت دانش و مهارت نیرویکار، افزایش اهمیت ابداعات و کارایی در رقابت و رشد GDP، افزایش سرمایهگذاری غیر ملموس، جهانیشدن و رقابت شدید وگسترش تجارت جهانی. (Dahlman,c & t. Anderson, 2000)
1-10-بهره وری
این واژه برای اولین بار در دهه 1870 فقط برای بیان مسائل نظری اقتصاد مورد استفاده قرار گرفت.از آن پس، به سرعت وارد متون اقتصادی شد. این مفهوم در مباحث اقتصادی اجتماعی و هر رشته دیگر و محافل علمی تجاری، در بخش خصوصی و دولتی، در موسسات تولیدی و خدماتی، در مراکز آموزشی و در نهاد خانواده و همه جا با تعبیرهای متفاوت رسوخ کرده است.با این حال به رغم کاربرد وسیع، شاید مفهوم آن خالی از ابهام نباشد و شاید هنوز بسیاری از کسانی که در پیشرفت بهره وری نقش اساسی دارند، استنباط روشنی از آن نداشته باشند. حتی ممکن است در محافل دانشگاهی و بین کارشناسان مسائل اقتصادی و اجتماعی اجماع نظر در این باره وجود نداشته باشد.(سلطانی 1384)
ساده ترین تعریف از بهره وری عبارتست از:نسبت بین مقدار معینی محصول و مقدار معینی از یک یا چند عامل تولید. در اینجا آشکارا بر عامل زمان اشاره ای نشده است. هرچند ممکن است در محاسبات مورد توجه قرار گیرد. از نظر برخی افراد، بهره وری به معنی تولید است. چارچوب بهره وری، مرکب از فناوری و انسان می باشد. عده ای از اقتصاددانان بهره وری را مفهوم ذهنی و کوششی برای برای دستیابی به بالاترین دستاورد با کمترین هزینه و بیشترین ستانده با کمترین داده و امثال آن می دانند که تمامی آنها بر نقش تعیین کننده انسان دلالت دارد.(همان)
کارایی نیز به عنوان یکی از مفاهیم پیچیده در اقتصاد، تعیین کننده توانمندی یک واحد تولیدی در رقابت با سایر واحدهاست. مثلا نسبت ستانده به نهاده معیار ساده ای از کارایی است و می توان آن را در اندازه گیری رشد بهره وری و نحوه استفاده در دسترس بکار گرفت.
بهره وری مفهومی جامع و کلی و یکی از شاخصهای مهم کارامدی بخشها و فعالیتهای مختلف اقتصادی و معیاری مناسب برای ارزیابی عملکرد بنگاهها، سازمانها و تعیین میزان موفقیت آنها در رسیدن به اهدافشان محسوب می شود. در متون اقتصادی برای بهره وری مفاهیم متعددی توسط اقتصاد دانان، موسسات و سازمانهای بین المللی ارائه شده است. اما با کمی دقت می توان به تعریف مشترک از بهره وری دست یافت. بهره وری به معنای استفاده بهینه از عوامل تولید، کاهش هزینه های تولید، از بین بردن ضایعات، گسترش بازارها و غیره جهت بهبود سطح کیفیت زندگی و توسعه اقتصادی است بطور خلاصه بهره وری نسبت ستانده ها به نهاده ها تعریف می شود. ممکن است نهاده های تولید یک و یا چندین عامل باشند که در این صورت بهره وری بدست آمده را به ترتیب بهره وری جزئی یا بهره وری کل عوامل تولید می گویند.
برای ارتقای بهره وری قبل از هر چیز باید عوامل موثر بر بهره وری را به خوبی شناخت. در این باره اقتصاددانان، سازمانها و نهادهای بین المللی عوامل متعددی را ذکر نموده اند از جمله:شاخص های اقتصاد دانایی محور، روابط مدیریت و کارکنان، شرایط اجتماعی و روانی کار و فعالیت اتحادیه های کارگری(1981، ILO)، اخلاق کاری، نوع مدیریت، تاثیر اتحادیه های کارگری، قوانین دولت و امنیت شغلی(1997، Sumanth) انگیزه کاری کارکنان، بهبود روشها و نظامهای جاری، گردش کار و تغییرات در میزان فشار کار، امنیت شغلی و درآمد(Urben& Lerman ،2005)، بهبود روابط کارگری(2001، Kuby &Xie)، تنوع نیروی کار(2007، Adel-Rezek &et al)، نرخ دستمزد(2005، Liu&Sakmoto)، سطح دستمزد(2003، Forth &omahoy)، مهارت(2006، Dupuy Grip).
طبق نظر پژوهشگران، عوامل موثر بر بهره وری نیروی انسانی شامل:آموزش شغلی مستمر مدیران و کارکنان، ایجاد انگیزه در میان کارکنان برای کار بهتر و بیشتر، ایجاد زمینه های مناسب برای بروز ابتکار و خلاقیت مدیران و کارکنان، برقراری نظام مناسب پرداخت مبتنی بر عملکرد و بر قراری نظام تنبیه و تشویق، وجدان کاری و انضباط اجتماعی(به عنوان عامل خود کنترلی) می باشد.(1384، سلطانی).
مطلوب نبودن بهره وری نیروی کار همواره از عمده ترین معضلات اقتصادی جوامع و به ویژه دولت ها به شمار می رفته است. تمامی کشورهای جهان در شرایط متفاوت اقتصادی، به نوعی با مسئله عدم مطلوبیت بهره وری نیروی کار درگیر بوده و سیاست های گوناگونی در شرایط زمانی مختلف در این کشورها به کار گرفته شده تا این معضل حل و یا تخفیف یابد.
نتیجه چنین سیاستهایی به وجود آمدن ادبیات بسیار غنی، چه از جنبه نظری و چه از جنبه علمی است که با مطالعه آنها می توان ضمیر روشن تری به دست آورد و با معضل ضعف بهره وری نیروی کار، بهتر و عاقلانه تر برخورد نمود.
1-11- منابع فصل اول
- احمدی، محمدرضا (1387) مقایسه تجربی تأثیر مولفه های اقتصاد دانش محور بر بهره وری نیروی کار در کشورهای نفت خیز خاورمیانه و کشورهای جنوب شرق آسیا. پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه فردوسی.
- سلطانی، ایرج(1384)، بهره وری منابع انسانی، انتشارات ارکان، اصفهان.
- مهرگان، نادر و مبارک اصغر (1387)بررسی تأثیرمؤلفه های اقتصادنوین برکارایی صنایع در ایران، فصلنامه اقتصاد مقداری (بررسی های اقتصاد سابق)،دوره 5،شماره2،تابستان.
- فرشاد فر، زهرا(1388)عوامل موثر بر بهره وری نیروی انسانی در شرکتهای تعاونی صنعتی و کشاورزی در کرمانشاه، فصلنامه تعاون سال بیستم، شماره 202 و 203.
. Eviews
. Excel
فرم در حال بارگذاری ...
[دوشنبه 1399-12-25] [ 05:17:00 ب.ظ ]
|