فرصت مدار بودن به دو معنا قابل تصور است که در یکی از آن ها همه جرایم فرصت مدار هستند، ‌بنابرین‏ ایراد مذبور حل شده خواهد بود. در این مفهوم، فرصت مدار یعنی این که ارتکاب جرم در کنار سایر عناصر (وجود مرتکب عدم مانع) به وجود یک هدف یا آماج مناسب یا همان فرصت نیز نیاز دارد و ‌بنابرین‏ همه جرایم فرصت مدار هستند، اما آن چه منظور نظر خدشه کنندگان به رویکرد پیشگیری وضعی است، فرصت مدار در معنی دیگر آن به مفهوم کسب سود مالی است؛ یعنی آن دسته از جرایمی که ارتکاب آن ها نوعاً تابع به وجود آمدن فرصت مناسب به معنی جذب سود (عموماً مادی) با ضرر و خطر کمتر برای مرتکب است. به بیان دیگر تا فرصت مناسب، قابل دسترس، سودمند و بی خطر برای مرتکب فراهم نگردد وی دست به ارتکاب جرم نمی زند و برای او فرقی ندارد که از بین اهداف سودمند موجود کدام را انتخاب کند.

 

آن چه مهم و مطلوب مرتکب است، سودمند بودن هدف، بی ضرر بودن یا کم ضرر بودن حمله به آن و همچنین سهل الوصول بودن سود مورد نظر است. به چنین جرایمی اصطلاحاً جرایم «سودمدار» یا«طریقی و ابزاری» گفته می شود. بدین دلیل که ارتکاب آن ها ابزار و طریقی است برای رسیدن به سود که عمدتاًً سود مادی است. این درست برخلاف مواردی است که در آن ها فرصت در مفهوم اول موردنظر است و مطلوب مرتکب چیزی است که فقط در یک فرد یا محل یا زمان خاص یافت می شود و هدف از ارتکاب آن ها نیز غالباً جلب منفعت مادی نیست. ‌به این گونه جرایم اصطلاحاً جرایم «غیرسودمدار» یا «موضوعی یا نمادین» اطلاق می‌گردد، زیرا هدف از ارتکاب آن ها غالباً یا ظاهراًً کسب سود مادی نیست بلکه خود وقوع جرم یا عملی کردن نقشه مجرمانه ‌در مورد مجنی علیه معینی موضوعیت دارد. به عبارت دیگر، ارتکاب این گونه جرایم عادی است از آن چه در مافی الضمیر مرتکب می گذرد. ذکر مثالی برای روشن تر شدن بحث بسیار مفید خواهد بود. مثال بارز جرایم فرصت مدار در معنی دوم جرم سرقت و مانند آن است و جرم قتل با سبق تصمیم، جرایم غیرفرصت مدار در معنی دوم فرصت است.

 

در جرم اول هدف نهایی مرتکب تحصیل سود مالی است که از ربودن هر هدف مادی حاصل می شود و چنین اهدافی فراوانند و اگر یکی غیرقابل دسترس بود و یا دسترسی به آن دارای خطر و ضرر زیادتری نسبت به دیگری بود، مرتکب به سراغ هدف جایگزین خواهد رفت. اما در مثال قتل (در اغلب موارد و نه همه آن ها) قاتل به دنبال شخصی خاص با توجیه خاص است و همه افراد به عنوان هدف قتل در نظر او بالسویه نیستند بلکه قاتل مثلاً به دنبال همسر خائن خود است یا به دنبال قاتل فرزند خود، نه به دنبال هر همسری یا به دنبال هر قاتلی. اگر تصور محاسبه سود (یعنی رسیدن به مطلوب) و اجتناب از خطر و ضررهای احتمالی ‌در مورد اخیر نیز معقول و غالباً بدیهی است اما به نظر می‌رسد تا زمانی که مرتکب به مطلوب موردنظر خود نرسد دست از آن فرد یا محل خاص نمی شوید و حاضر نیست به سراغ هدف مشابهی برود. فلذا در نظر منتقدین نظریه وضعی، پیشگیری آن با شگردهای موضعی، ممتنع یا دست کم ناموفق یا با میزان کم موفقیت رو به رو خواهد بود.

 

ایراد جا به جایی جرم

 

عنوان شده است که محافظت از هدفی خاص مثل یک خانه یا یک منطقه یا برخی مدل‌های خاص از خودروها باعث می شود که مرتکبین به منازل دیگر، مناطق همجوار یا سایر مدل‌های خودرو که حفاظت شده نیستند یا از حفاظت ضعیف‌تری برخوردارند، روی آورند یا زمان حمله خود را تغییر دهند.

 

در این صورت گفته می شود جا به جایی به ترتیب در محل ارتکاب جرم یا آماج یا زمان ارتکاب جرم و به اصطلاح به صورت طولی رخ داده است. همچنین ممکن است مرتکبین احتمالی از شیوه های جدیدی برای ارتکاب جرم موردنظر خود استفاده کرده و یا اصولاً به ارتکاب از انواع دیگری جرم بپردازند که در این صورت گفته می‌شود جا به جایی در نوع جرم یا جا به جایی عرضی به وقوع پیوسته است.

 

«گردن تراسلر» معتقد است جابجایی به چهار شکل امکان پذیر است؛ جا به جایی در وقت ارتکاب جرم، در محل ارتکاب جرم، در نوع جرم و تغییر هدف یا آماج جرم. دو نویسنده دیگر به نامهای «حکیم» و «رنگرت» به پنج نوع جا به جایی اشاره می‌کنند که علاوه بر چهار نوع مذکور توسط «گردن»، نوع دیگری یعنی جا به جایی و تغییر در شیوه ارتکاب جرم را نیز معرفی می نمایند.

 

ایراد تغییر سبک زندگی و کار افراد

 

پیشگیری وضعی در واقع تغییر سبک زندگی، کار و حضور اجتماعی افراد، تغییر ساعات فعالیت روزانه، محلهای رفت و آمد، صرف‌نظر کردن آنان از برخی علاقه ها و آرزوها (مثلاً داشتن خودروهای گران قیمت یا استفاده از جواهرات توسط بانوان که برای سارقان حرفه ای وسوسه انگیزند) را می طلبد؛ یعنی صرفنظر کردن افراد از برخی حقوق و آزادی هایشان که تحت تأثیر تدابیر وضعی، محدود و یا حتی از میان می‌روند؛ تدابیری که می‌توانند هر گونه تحرک و یا حتی هر نوع اندیشه ای را با تجهیزات قوی نظارت الکترونیکی و پیشرفته، شناسایی و کنترل کنند (گسن، ۱۳۷۶، ص ۶۲۷ جامعه ای از نوع برادر بزرگ که «اورول» در کتاب خود با عنوان ۱۹۸۴ مطرح ‌کرده‌است).

 

ایراد تجاوز به حریم خصوصی و خلوت افراد

 

پیشگیری وضعی، خطر تجاوز به حریم خصوصی و خلوت افراد را که مورد حمایت ماده (۱۲) اعلامیه جهانی حقوق بشر و ماده (۱-۱۷) میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی است، به دنبال داشت و ممکن است آثار نامطلوبی برای حقوق و آزادی های افراد به بار آورد. به عبارت دیگر، تدابیر پیشگیری وضعی با آزادیهای فردی، باز بودن فضاهای کار و زندگی، آزادی رفت و آمد افراد. در عین گمنامی و آزادی حمل و نقل اموال و اشیاء که در یک جامعه قانون مدار و مردم سالار ارزش و دستاورد تخطی ناپذیر تلقی می شود، سازگاری ندارد. آیا استفاده از فناوری‌های نوین از قبیل ‌دوربین‌ها و چشمهای الکترونیکی و نظارت ویدئویی که تمام رفت و آمدها را ثبت و ضبط کرده و امکان پردازش سوء استفاده از این صحنه ها را برای ناظران و عوامل دولتی به ویژه در ‌دولت‌های‌ بی اعتنا به قانون مداری فراهم می‌کند، با آزادی رفت و آمد که در ماده (۱-۱۲) میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی مبنی بر این که «هر کس که به طور قانونی در قلمرو کشور می‌باشد، حق عبور و مرور آزادانه مسکن خود را خواهد داشت» تضمین شده، مغایر نیست؟

 

ایراد محدود نمودن آزادی‌های فردی

 

پیشگیری وضعی، آزادی های فردی از طریق محاصره‌ی فضاهای اجتماعی و محیط‌های موردنظر با حضور عوامل نهادهای دولتی و خصوصی متولی و متخصص تأمین امنیت و نهادهای مشارکتی محلی را محدود کرده و کسانی را که امکانات مادی لازم را برای ایمن سازی خود و اموالشان در برابر بزهکاری ندارد، تبدیل به آماج‌هایی بی دفاع در برابر بزهکاران مصمم می‌کند؛ زیرا این بزهکاران متعرض فضاها و آماج‌هایی می‌شوند که کمتر محافظت شده یا از حفاظت ویژه ای برخوردار نیستند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...