کنترل، اعتقاد فرد به تواناییها و استعدادهای درونی در حل مساله و یا اعتقاد به شانس و عوامل قدرتمند بیرونی و در نتیجه برخورداری منفعلانه با شرایط محیطی است. منبع کنترل چگونگی جست و جوی اطلاعات در محیط و شیوه پردازش اطلاعات در رابطه با وقایع و مسایل زندگی است. مفهوم منبع کنترل، در چارچوب نظریه راتر ارایه شده است. راتر در بیان مفهوم منبع کنترل، به دو بعد فرضی درونی و بیرونی اشاره دارد. گروهی که موفقیتها و شکستهای خود را عموماً به شخص خود (کوشش یا توانایی شخصی) نسبت میدهند، افراد دارای منبع کنترل درونی نامیده شدهاند و گروه دوم که موفقیتها و شکستهای خود را معمولا به عوامل بیرون از خود بخت و اقبال یا دشواری موقعیتها نسبت میدهند، افراد دارای منبع کنترل بیرونی نام گرفتهاند (خوی نژاد و همکاران، 1387).
به بیان دیگر اشخاص دارای منبع کنترل درونی باور دارند که کارآمدی، تدبیر، سختکوشی، احتیاط و مسوولیتپذیری به پیامدهای مثبت خواهد انجامید و رفتارشان نقش مهمی در افزایش برون دادهای خوب و کاهش برون دادهای بد دارد. برعکس افرادی که منبع کنترل بیرونی دارند، رویدادهای مثبت یا منفی را پیامد رفتار خود نمیدانند بلکه آن را به شانس، سرنوشت، نفوذ افراد قدرتمند و عوامل محیطی ناشناخته مهار نشدنی نسبت میدهند. در نتیجه بر این باورند که برون دادهای بد یا خوب با رفتار خود آنها ارتباط نداشته و از کنترل آنها خارج است (حیدری، 1387).
پژوهشگران بر این باورند که افراد دارای منبع کنترل بیرونی در موقعیتهای رقابتی بیشتر به تسلیم شدن گرایش دارند، اما در هنگام همکاری به خوبی افرادی کنترل درونی دارند رفتار میکنند. افراد با منبع کنترل درونی در چالشهای اجتماعی بر برون دادهای خود بیشتر اعمال نفوذ میکنند و در برابر فشار همرنگی ایستادگی میکنند. اما افراد با منبع کنترل بیرونی مهار کمتری بر رویدادها دارند و در موقعیتهای فشارزا خود را ناتوان میبینند. هم چنین افراد بیرونی به نشانگان و نشانههایی که از محیط پیرامون بر میآید بیشتر حساس بوده و به آن توجه زیادتری نشان میدهند، در حالی که افراد با منبع کنترل درونی به این نشانههای ظریف زیاد توجه نمیکنند یا در برابر آنها واکنشی نشان نمیدهند. همچنین همبستههای رفتاری کسانی که منبع کنترلشان بیشتر درونی میباشد همانند همبستههای رفتاری کسانی است که انگیزه موفقیتطلبی و پیشرفت در آنها بالا است (خوی نژاد و همکاران، 1387).
درباره مهار خشم میتوان گفت نوجوانان خشن معمولا والدینی پرخاش گر دارند که روشهای تربیتی آنها مبتنی بر سختگیری، خشونت و تنبیه بدنی است. در واقع والدینی که نمی توانند خشم خود را مهار کنند، آسیبهای جدی به کودک خود وارد میکنند. نابسامانیهای خانواده یکی از عوامل بروز خشونت در فرزندان است، درگیریهای لفظی والدین و اختلاف آنها با یکدیگر و هم چنین نبود تفاهم میان آنها از جمله عواملی است که کودک یا نوجوان آنها را وادار میسازد که احساسات، خواستهها و عقایدش را از طریق آسیب رساندن به دیگران یا با داد و فریاد و عصبانیت به دیگری ابراز کند و فکر میکند که با این روش میتواند خواسته خود را به کرسی بنشاند و به هدف برسد؛ در واقع او رفتار آرام و توأم با ملایمت را در خانواده یاد نگرفته است. در همین راستا روان شناسان دانشگاه ایندیانا در آمریکا (1987)، نشان دادند یادگیری کودکانی که در فضاهای خانوادگی پرخاش گرانه و مهاجم بزرگ میشوند برای پردازش اطلاعات اجتماعی نسبت به سایر همسالانشان که در خانوادههای آرام و غیر پرخاشگر رشد کردهاند، متفاوت است (نعمتی، 1388).
در این پژوهش قصد محقق بر این است تا بداند منبع کنترل درونی و بیرونی والدین چه رابطهای با پرخاشگری فرزندان در خانوادههای تنبیه کننده و غیرتنبیه کننده پسر و دختر دارد؟
1-3- اهمیت و ضرورت تحقیق
در سالهای اخیر ارایه دهندگان مراقبتهای بهداشتی، درمانی تنبیه بدنی و نقش آن درکودک آزاری را مورد بررسی و سوال قرار داده اند. هرچند هیج تحقیقی اثرات مفید برای استفاده از تنبیه جسمی را در کودکان نشان نداده است ولی استفاده از آن هنوز ادامه دارد (قاسمی و همکاران، 1386).
تحقیقات اخیر نشان داده اند که اکثر موارد کودک آزاری جسمی در اثر اقدامات والدین برای تنبیه جسمی کودکان به وجود میآید به طوری که والدین حین تنبیه کودک کنترل خود را از دست داده و به صورت غیرعمدی شدت فیزیکی تنبیه را زیاد مینمایند و یا میزان قدرت خودشان را کم تخمین میزنند و به این ترتیب باعث بروز آسیبهای جسمی برای کودکانشان میشوند. هرچه شدت تنبیه بیشتر شود خطر صدمه به کودک و در نتیجه آزار جسمی کودک نیز بیشترمی شود (فیگویردو، 2004). این مساله به شدتی است که تحقیقات نشان داده خانه مکانی است که بیشتر از هر جای دیگر به حقوق کودک تجاوز میشود. بین 50 تا 70 درصد کودکانی که مورد سو ی رفتار قرار گرفته اند قربانی خشونت والدین و نزدیکان خود بوده اند. بیش از 90 % والدینی که مبادرت به بدرفتاری با کودک خود میکنند نه از نظر جسمی مشکلی دارند، نه از نظر شخصیتی جنایتکارند و نه سایکوتیک هستند، بلکه افرادی هستند که خود تحت تاثیر تنش واسترس شدیدی قرار داشته و در حالت خشم به کودکان خود آسیب میرسانند (ثابتی، 1384).
کشف رابطه بین منبع کنترل درونی و برونی والدین و تاثیر آن در پرخاشگری فرزندان محقق را بر آن داشت تا به این موضوع بپردازد. پاسخ به همه این سوالات و نتایج این پژوهش میتواند کمک شایانی به محققان این حوزه بکند و با دراختیار قرار دادن نتایج این پژوهش در مقالات و مجلات میتوان آگاهی جامعه را از اثرات زیان بار تنبیه کودکان بالا برد و در نتیجه گامی موثر در سطح ارتقای فرهنگ جامعه برداشت. مؤثرترین راه کمک به کودکان و نوجوانان برای آموزش بهتر، برقراری روابط سودمندتر، استفاده ی بهتر از فرصتها و پدید آوردن دیدگاههای روشنتر نسبت به مسیر زندگی خود و ورود به دنیای بزرگسالی با بنیادی استوارتر، حفظ و افزایش عزت نفس در آنان است. نتایج این پژوهش میتواند به کودکان تحت ظلم و تنبیه نوید جایگزین راههای احتمالی برای تربیت بدهد تا از این حیث کودکان و نوجوانان، والدین آنها، معلمان و مدیران مدارس و آموزش و پرورش، بهزیستی، نیروی انتظامی و در نهایت همه جامعه سود ببرند.
1-4- اهداف تحقیق
1-4-1- هدف اصلی: رابطه منبع کنترل درونی و بیرونی والدین با پرخاشگری فرزندان خانوادههای تنبیهکننده و غیر تنبیه کننده
1-4-2- اهداف جزیی:
- بررسی رابطه بین منبع کنترل درونی والدین و پرخاشگری فرزندان در خانوادههای تنبیهکننده
- بررسی رابطه بین منبع کنترل بیرونی والدین و پرخاشگری فرزندان در خانوادههای تنبیهکننده
- بررسی رابطه بین منبع کنترل درونی والدین و پرخاشگری فرزندان در خانوادههای غیرتنبیه کننده
- بررسی رابطه بین منبع کنترل بیرونی والدین و پرخاشگری فرزندان در خانوادههای غیر تنبیه کننده
- بررسی رابطه بین منبع کنترل درونی والدین و پرخاشگری فرزندان در خانوادههای تنبیه کننده و غیر تنبیه کننده
- بررسی رابطه بین منبع کنترل بیرونی والدین و پرخاشگری فرزندان در خانوادههای تنبیه کننده و غیر تنبیه کننده
- بررسی تفاوت پرخاشگری در خانوادههای تنبیه کننده و غیر تنبیه کننده
- بررسی تفاوت منبع کنترل بیرونی در خانوادههای تنبیه کننده و غیر تنبیه کننده
- بررسی تفاوت بین منبع کنترل درونی در خانوادههای تنبیه کننده و غیر تنبیه کننده
1-5- سؤالات تحقیق
- آیا بین منبع کنترل درونی والدین و پرخاشگری فرزندان در خانوادههای تنبیه کننده رابطه وجود دارد؟
- آیا بین منبع کنترل بیرونی والدین و پرخاشگری فرزندان در خانوادههای تنبیه کننده رابطه وجود دارد؟
- آیا بین منبع کنترل درونی والدین و پرخاشگری فرزندان در خانوادههای غیر تنبیه کننده رابطه وجود دارد؟
- آیا بین منبع کنترل بیرونی والدین و پرخاشگری فرزندان در خانوادههای غیر تنبیه کننده رابطه وجود دارد؟
- آیا بین منبع کنترل درونی والدین و پرخاشگری فرزندان در خانوادههای تنبیه کننده و غیر تنبیه کننده رابطه وجود دارد؟
- آیا بین منبع کنترل بیرونی والدین و پرخاشگری فرزندان در خانوادههای تنبیه کننده و غیر تنبیه کننده رابطه وجود دارد؟
- آیا بین پرخاشگری در خانوادههای تنبیه کننده و غیر تنبیه کننده تفاوت وجود دارد؟
- آیا بین منبع کنترل بیرونی در خانوادههای تنبیه کننده و غیر تنبیه کننده تفاوت وجود دارد؟
- آیا بین منبع کنترل درونی در خانوادههای تنبیه کننده و غیر تنبیه کننده تفاوت وجود دارد؟
1-6- فرضیه های تحقیق
فرضیه اول: بین منبع کنترل درونی والدین و پرخاشگری فرزندان در خانوادههای تنبیه کننده رابطه وجود دارد.
فرضیه دوم: بین منبع کنترل بیرونی والدین و پرخاشگری فرزندان در خانوادههای تنبیه کننده رابطه وجود دارد.
فرضیه سوم: بین منبع کنترل درونی والدین و پرخاشگری فرزندان در خانوادههای غیر تنبیه کننده رابطه وجود دارد.
فرضیه چهارم: بین منبع کنترل بیرونی والدین و پرخاشگری فرزندان در خانوادههای غیر تنبیه کننده رابطه وجود دارد.
فرضیه پنجم: بین منبع کنترل درونی والدین و پرخاشگری فرزندان در خانوادههای تنبیه کننده و غیر تنبیه کننده رابطه وجود دارد.
فرضیه ششم: بین منبع کنترل بیرونی والدین و پرخاشگری فرزندان در خانوادههای تنبیه کننده و غیر تنبیه کننده رابطه وجود دارد.
فرضیه هفتم: بین پرخاشگری در خانوادههای تنبیه کننده و غیر تنبیه کننده تفاوت وجود دارد.
فرضیه هشتم: بین منبع کنترل بیرونی در خانوادههای تنبیه کننده و غیر تنبیه کننده تفاوت وجود دارد.
فرضیه نهم: بین منبع کنترل درونی در خانوادههای تنبیه کننده و غیر تنبیه کننده تفاوت وجود دارد.
1-7- تعریف واژهها و اصطلاحات (به صورت مفهومی و عملیاتی):
1-7-1- تعاریف مفهومی:
منبع کنترل درونی:
گروهی که موفقیتها و شکستهای خود را عموما به شخص خود (کوشش یا توانایی شخصی) نسبت میدهند، افراد دارای منبع کنترل درونی نامیده میشوند (حیدری پهلویان و همکاران، 1378).
منبع کنترل برونی:
افرادی که موفقیتها و شکستهای خود را معمولا به عوامل بیرون از خود (بختواقبال یا دشواری موقعیتها) نسبت میدهند، افراد دارای منبع کنترل بیرونی نامیده میشوند (حیدری پهلویان و همکاران، 1378).
پرخاشگری:
رفتاری که موجب آسیب دیگران شود یا بالقوه بتواند به دیگران آسیب بزند. این آسیب میتواند بدنی مانند کتک زدن، لگد زدن و گاز گرفتن، یا لفظی مانند ناسزاگویی و فریاد زدن و یا حقوقی، مانند به زور گرفتن چیزی باشد (پورافکاری، 1378).
تنبیه:
تنبیه در لغت به معنی بیدار نمودن، آگاهانیدن، و هشیار کردن آمده است و در اصطلاح، تنبیه، کاهش در احتمال بروز آتی یک پاسخ است که در اثر ارایه ی بلافاصله ی محرّکی پس از آن پاسخ، حاصل میشود و آن ممکن است به دو صورت انجام شود:
الف)ارایه ی عامل ناخوشایند.
ب)حذف عامل خوشایند.
هدف تنبیه، کاهش رفتار بخصوصی در فرد به کمک یک محرّک خارجی است. تنبیه بدنی، یکی از صورتهای تنبیه است که طیّ آن فردی با ارایه ی یک عامل ناخوشایند فیزیکی قصد دارد بر رفتارهای فرد دیگری تأثیر بگذارد. چه رفتارهایی که قبلا صادر شده است و چه آنها که باید از این به بعد مورد توجه مربّی قرار گیرد (کوهستانی، 1376).
1-7-2- تعریف عملیاتی:
منبع کنترل درونی:
منظور نمره ای است که فرد از سوالات مربوط به متغیر منبع کنترل درونی در مقیاس منبع کنترل راتر کسب میکند.
منبع کنترل برونی:
منظور نمره ای است که فرد از سوالات مربوط به متغیر منبع کنترل برونی در مقیاس منبع کنترل راتر کسب میکند.
پرخاشگری:
در این پژوهش پرخاش گر به فردی گفته میشود که در آزمون پرخاشگری (AGQ) از نمره میانگین نمره ی بیشتری را کسب کند.
تنبیه:
در این پژوهش در قسمت پرسشنامه ها سوالاتی مربوط به تنبیه فرزندان از والدین پرسیده خواهد شد و والدین تنبیه کننده و غیر تنبیه کننده مشخص خواهد شد.
[دوشنبه 1399-12-25] [ 04:04:00 ب.ظ ]
|